آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 

 به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از آن خارج می شد؛

به من گفت :نرو که بن بسته! گوش نکردم، رفتم.

وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ پیر شده بودم!!!



تاريخ : جمعه 4 مهر 1393برچسب:عشق و عرفان ، تجربه, | 13:4 | نويسنده : زهره |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 74 صفحه بعد